leee

هر آن چیزی که صید می کنم

leee

هر آن چیزی که صید می کنم

سی ام هم که تموم شد پس تاییدیه نظرات چی شد؟

سلام 

ببخشید که کمی امروز دیر شد... 

یکی از امتحانات سخت الهی رو که استاد کارآفرینی امروز برگزار کرد رو با موفقیت پشت سر گذاشتم... البته زیاد هم مطمئن نیستم که موفق شدم ولی بد نبود. امروز هم به خاطر امتحانم کمی دیر به وبلاگم سر زدم. 

عنوان مطلب هم از دوستیه که تا امروز منتظر بود که نظرات تائید بشه و هنوز هم خودش رو معرفی نکرده ... 

به هر حال امروز روزیه که داستانهای کوتاهی که برام اومده رو به نمایش بذارم و خوشحالم که دوستانم تو این مسیر من رو کمک کردند... 

البته ارزش گذاری همیشه برای آثار هنری و ادبی کمی سخت به نظر می رسه...

چهار داستان به دبیرخانه کنگره (بخش نظرات ) رسیده بود که هدایای نا قابلی به هر چهار داستان تعلق میگیره... ( البته بعد از اینکه امتحاناتم تمام شد و به بندرعباس برگشتم ).

1.  

تمام
مرد چوبی تمام خود را خالی کرد و خوابید. 

بهشب 

2.  

راهی برای ماندن 

وقتی آزادش کردند فرار میکرد و فحش میداد.  

جغد بندری

 

3. 

داستان.
شبت بخیر.  

کیوان 

  

4. 

یک داستان ده کلمه ای هشت کلمه
کلمه کلمه کلمه کلمه کلمه کلمه کلمه کلمه نه کاهوست 

ماهی بالی 

   

هر کدوم از داستان ها ویژگی خاص خودشون رو داره که بحث کردن در مورد هرکدوم یک پست مفصل دیگه ای رو می طلبه . به هر حال از همتون ممنونم.